تحولات زیستی طی چند دهه پشت سرنهاده

 

 

تحولات زیستی طی چند  دهه ی پشت سر نهاده

 

 

زیست بوم - بهارک الوندیان

 

نعمت هایی که خداوند  در طول پیدایش انسان بی دریغ در خدمت  ابنای  بشر قرار داده، نه قابل شمارش است ونه در اندیشه محدود آدمی می گنجد .

باران رحمتی  که همه جا کشیده  و خوان نعمتی  که  گستردگیش برای رفاه بشر نامحدود است .

انسان وقتی به عظمت  خالق خود می  اندیشد ، ذهن و اندیشه اش در ناکجا آباد  ادراک  محو  می شود  و لحظه به لحظه و دم به دم  به شگفتی های خلقت و بس  رازناک  بودن  آن پی می برد .

طبیعت زنده و پویا  در سرزمین  افسانه ای  لرستان  در گستره این بوم  کهنسال  جایگاه  ویژه ای دارد .

 بسیاری  کسان  که برای  نخستین  بار  از این سرزمین  در قالب  سیاح  و جهانگرد  و خاورشناس  عبور  کرد ه اند  همه از  طبیعت بکر  و کم نظیر آن ، جنگل ها ، آبشارها ، سراب ها  و چشمه ها  و سایر نعمات  سخن گفته اند . اما   امروزه  چه شده است  که ما  در فقدان  این نعمات  و این سرسبزی و نشاط  و سرمایه خدادای  زانوی  غم به دامن گرفته  و افسوس  آنچه را که داشته ایم  و امروز  تنها  شبحی  از  آن باقی است را می خوریم ...؟

محیط زیست ، حیات وحش  و جلوه های  طبیعت  در بسیار  جاها  در حال احتضار  است .

نقبی  به گذشته  ها  می زنیم  و به اعتبار  منابع  مکتوب  و نقل  قول هایی که مناط  واقعیت ها  بوده  اند  درگذشته ای  نه چندان  دور،شاید  نیم قرن  پیش  انبوه ترین  جنگل های جنوب  ایران  را در لرستان  می شد  پیدا کرد .

جنگل هایی با درختان  بلوط ، انجیر وحشی ، گلابی ، ارژن ، تاک ، سپیدار و گل های طبیعی  و گیاهان  دارویی ، از جمله بنفشه و گل گاوزبان  و در کنار آن  گیاهان صنعتی  نظیر روناس  و و گون ، اینها یعنی  چنین نعماتی  را می توانستیم  در کوهپایه ها، دره ها ی کشکان ، دامنه هشتاد پهلو ، کوه کلاه و کبیر کوه  پیدا کنیم .

در همین لرستان ما  یعنی  منطقه ای  که به نام  پیشکوه  در کتابهای  دوره قاجار  و پهلوی  به نام  لرستان شناسی  آمده است نشان می دهد  که این جنگل ها که امروزه  به شدت  در مسیر نابودی  به علل مختلف  شمه ای  از آن  بیان خواهد  شد   در مناطقی  چون  چگنی ، بالاگریوه ، سماق  قرار  داشته  و امروزه  از آن  عظمت  و نقش های  بدیع  چندان  اثری  دید  نمی شود .

روزگاری  درختان بلوط  سردرهم  نهاده  به گونه ای بوده است  که انسان  بر این  تصور  بوده  که باغبانی  چیره دست  و خوش ذوق   دانه به دانه  آنها  راکاشته  و درمعرض دیده انسان های رهگذر  و مسافر  و رونده  قرار  داده است .

 در  مسیر خرم آباد  به استان خوزستان  هرچند هنوز  آثار  جنگل های بلوط  رامی توانید  ببینید  اما ، در گذشته  ارغوان ها  در کنار  سایر  درختان  درلایه های  خروشان  رودخانه ، بدیع ترین  مناظر  را به چشم می کشاند  .

جنگل های ناحیه کرکی  ودره سید   ومنطقه بین هشتاد  پهلو در گذشته  درختان  گلابی وحشی  و زالزالک ، آلبالوی وحشی به نام (ریز کوهی ) را در خود داشته است .

حیات وحش  نز در کنار  محیط زیست  و فضای  سبز  در لرستان سرافراز  حرف های  زیادی  برای گفتن داشت.

وجود  جانورانی چون  روباه ،خرس ،گراز وپلنگ  در کنار حیوانات حلال گوشت  وحشی  چون آهو ، گوزن ، غزال و قوچ کوهی  نیز از جمله  نکاتی  است که نمی شود  از آن  گذشت .

ژان ژاک دمرگان  خاورشناس  معروف فرانسوی  در کتاب  جغرافیای  غرب ایران  (ص 198)  می گوید : چند روز  قبل  در منطقه  هشتادپهلو  ، ما خرس هایی دیدیم  که  د رکمین  گوزن ها  و گرازها  بودند . بعدا ما نزدیک ( آب غزال ) به  دسته  ده  دوازده تایی  در کنار  سیمره  سفلی  برخوردیم ، اما  صدای  تیر به  سرعت  این گله  ها را  بپراکند . در حالی که  در دره (باوی ) ما واقعأ توانستیم  از روز  خود  بهره  گیریم  و  لذت  ببریم ، من از شکارهای پروار حرف نمی زنم  آنها  در لرستان  به قدری  فراوانند  که تقریبا  هر روز  شمار  زیادی  از آنها  را  می بینیم .

و اما امروز  از آنچه که ژان دمرگان  گفته اند  تنها  شبحی  مبهم  مانده است  و دیگر  هیچ ..!!  البته  این شرایط  خاص  روزگاران است  و بر آن حرجی نیست .

 یکصدو اندی  سال  از این  حضور  و این بیان  مطلب  می گذرد  و بسیاری  معیارها و شرایط  اجتماعی  عوض  شده  است . امروز ما  باید  در کنار  یک عزم  ملی نه تها  در لرستان  و نه فقط  در خرم آباد  و اقمار  آن  برای  حفاظت  محیط  زیست  و تنوع  حیاتی  و تنازع  بقا  تلاش کنیم  بلکه  در همه  مملکت  این شرایط  مثبت  برای آبادانی  کشور  فراهم شود  و ما  به تعالی  آن  امیدوار باشیم .

اگر تصور  کنیم  مسئولین  مملکتی  و استانی  و شهرستانی  باید  در این عرصه  پای  بگذارند  و حل مشکل  کنند  اندیشه ای عبث و نافرجام  است ....

 هه مردم  بویژه  آنهایی  که در مناطق عشیره ای  و و روستایی  زندگی می کنند  و برحسب  یک نیت  شرعی و ملی امانتدار  و حافظ  و امدادگر  منافع  ملی و دینی هستند  باید این سرمایه های الهی  و اهورایی را حفظ  کنند  و برای  آیندگان  و نسل های  بعد  بگذارند ، همانگونه  که امروز  ما  پخته خوار  مراحم  و گذشت  نیاکان  و اسلاف  خداجو  و متعهد خود هستیم .

 امروز  جاذبه های  گردشگری  ما ، در گرو دیدنی  ها  و مناطق خوش آب و هوا  با  برخورداری از فضای  سبزی است که از  آن  بهره مندیم ...

در ایران  از ده دریاچه  کم نظیر برخورداریم  که از  بین آنها  دریاچه گهر  از منطقه  اشترانکوه  با مساحتی  حدود  75 هکتار  و حوضه آبگیر  265 کیلومتری  و ارتفاعی  برابر  2360 ، حال و هوای  خاصی دارد  .

 دریاچه  های  ( اوان  قزوین )  نخبگان طشت  فارس  و همین طور  ( پریشان  )  در  همین استان ، حوض سلطان  قم ،  دریاچه  زریوار  کردستان ، دریاچه  های  تار و هویر تهران ، دریاچه  مهار  لوباز  در سرزمین  فارس  و دریاچه  هامون ، جازموریان  در سیستان  و بلوچستان  به حق  سرمایه ملی ابن مملکتند  که متأسفانه برخی  از آنها  مشکلاتی  دارند  که باید  مسئولان  بلند  پایه  هر استان  و البته مملکتی  در حل آن  و رفع  موانع  ارضی  و طبیعی  آن  کوشا باشند .

 امروزه  یکی  از مسائلی  که دغدغه  فکری  و متأثر  از  نوع  روابط  دستگاه  های  گاه  مرتبط  و موازی  بوده ، دو  سازمان  حفاظت  محیط زیست  و میراث فرهنگی و گردشگری است  که اگر  در تعامل  و  تفاهم  همه جانبه  با هم  نباشند  قطعأ  مشکلات  عارضی  از آن  دست وپاگیر  است .

 ما  در فرانام  محیط زیست  با ( روز  زمین پاک )  برخورد  می کنیم و این عنوان  به این علت  است  که ما  در شرایط فعلی  گرفتار  هوای  آلوده  ،  آب های  ناسالم  ، مسأله  لایه ازون کهکشان  ها هستیم  که از  مباحث  مهم زیست محیطی  به شمار  می روند  و امروز  دامنه  آن  مباحث به شدت  گسترده  شده است و این  بر  می گردد به این امر  که جهان به شدت  با مقوله  صنعتی  شدن  مواجه  است  و پیامدهای  زیست محیطی  و فعالیت های مردم  نیز  در کنار  آن از  هر زمان  سخت تر  و پیچیده تر  می شود .

ما در ایران  دوم اردیبهشت  ماه  هر سال را ( روز  زمین پاک )  نامگذاری کرده ایم و این روز  را باید  فراتر  از یک  روز در تقویم  جهان داشت  چرا که  اهمیت  آن  باعث شده   مرزهای  زمانی و مکانی  از میان برداشته شود ، از سال  1970  یعنی از چهل و دو سه سال قبل  اتفاقات  بی شماری  در عرصه  زمین ، محل سکونت  بشر  رخ  داده است  چرا که تأثیرات   رشد منفی  صنعتی  شدن ، همراه  است با مشکلاتی  چون  آلودگی  آب و هوا و نابودیی منابع زیستی.....

  

ایران  ما و جهان  ما ، گرفتار  معضل  دیگری  است  و آن هم مقابله  با زباله های پلاستیکی  است  که همه جهان  نیز  با آن  مواجه  بوده  و ایران  و شهرهایش هم  درگیر  آن  شده اند .

 با توجه به اینکه  حذف  پلاستیک  از زندگی  با وضع  موجود  امکان پذیر نیست بر اساس یک آمار نسبتأ  دقیق هر شهروند  ایرانی روزانه به طور  متوسط  سه کیسه  پلاستیکی  مصرف می کند .

اگر فقط  از طریق  فرهنگ سازی ، شهروندان ایرانی  را وادار  کنیم که حداقل  روزی  یک کیسه  پلاستیکی  کمتر  مصرف  کنند  816 میلیون کیسه پلاستیکی  در سال  کمتر مصرف  می شود  که رقم  قابل  توجهی است .

در نتیجه باید  به بحث  فرهنگ  سازی  این امر توجه  کرد ،  ظروف  پلاستیکی  ضریب  هدر  رفتن  آب  را در طبیعت  ایران با منابع آبی محدود ، افزایش می دهد  به این صورت  که دور  انداختن  ظروف  پلاستیک  از ورود  قطرات  باران  در روی  خاک جلوگیری  می کند  و با این  کار سرعت  هرزآب  و ضریب  روان آب  افزایش پیدا  می کند  و اگر  روان آبها  روی سطح شیب دار  قرار گیرد  به تولید  سیلاب های خطرناکی  منجر  می شود  که متأسفانه گاهی شاهد خسارت های  سنگینی از این پدیده  هستیم .

 متاسفانه در لرستان  با پدیده  ناگوار  شکار  بی رویه  حیوانات  مواجه ایم که این موضوع  موجب  می شود  حیات  وحش به شدت  در معرض نیستی و نابودی قرار  گیرد .

محیط   بانان  در هر  منطقه  به  مواردی  از این  تخلفات  برخورد   می کنند که گاه  مشکلاتی  را برای آنان به وجود  می  آورد  و در شرایطی  هم دیده  شده  که این افراد  جان خود  را  به علت  سودجویی ناجوانمردانه برخی  افراد  از دست داده ا ند .

 بسیاری  از  مناطق  حفاظت شده  در عمل  نا امن  می باشند ،  کشتن آهوهای  بی گناه  و گاه آبستن  با سلاح های  غیر مجاز  در دست  شکارچیان ،  بیشتر حاصل  نقص و نواقصی  است که  در  قانون  وضع شده و این امر موجب پیدایش  اینگونه  تخلفات می شود.

 کمبود  محیط بانان  ، حقوق نه چندان  قابل  توجه آنها  ، نداشتن  تجهیزات  لازم  برای  دفاع  از خود  و تلاش بسیار کم  در جهت  فرهنگ  سازی  و آگاه  کردن مردم  نسبت  به محیط زیست  و اهمیت  حفاظت  از گونه های نادر  و در خطر  انقراض ، همه این موارد  از عواملی  است  که حیات وحش  کشور و به تبع آن  مناطق طبیعی لرستان  را به  خطر  انداخته اند  و تا وقتی  مناطق  حفاظت  شده  بر خلاف  نامشان  محل امنی برای زندگی  گونه های جانوری نیست ما شاهد چنین اتفاقات ناگواری خواهیم  بود .

  نسل  گوزن  زرد  ایرانی  که چند تا یی از آن  در لرستان  دیده شده  در حال  انقراض  است .

سودجویانی که زنده یا کشته شده این جانوران  را در بازار به فروش می رسانند نه تنها  خبث خودشان   را نشان  می دهد  بلکه  منافع ملی کشور  را هم  به مخاطره  می اندازند.  

 اما باز  بر می  گردیم  به طبیعت  نادر و کم نظیر  سرزمینی  که در طول یکی  دو قرن  اخیر  سیاحتگاه  بسیاری از سیاحان  و خاورشناسان  نامدار  جهان  بوده است.

از جمله  زنی  به نام خانم  دیم  فریامادلین استارک ، بانویی انگلیسی که در  سال 1893 در شهر  پاریس پای به عرصه وجود نهاده و از کالج بدفورد  و مدرسه مطالعات  شرقی  لندن  فارغ التحیل شده  و در طی  سال های 1927 و  1931 وارد  ایران و لرستان شده است .

خانم استارک در آستانه تحولات  پس از انقراض سلسله  قاجار  و در خم شکستن  قدرت روسای ایلات وارد  ایران  شده و اما هنر این بانوی انگلیسی در صحنه پردازی ها ، توصیف مناظر طبیعی در قالب شاعرانه  بس ظریف است  که با توجه به ترجمه زیبای  استاد  در گذشته  مرحوم  علی محمد  ساکی به اوج خود رسیده است .

وی هنگامی که به دشت  خاوه  می رسد  و سرمست  زیبایی های  خدادادی این منطقه می شود ، می نویسد : راه (کاروانی رو)  و در پایین  و دور  دست ها شبیه  موازی  شاید (ماری باشد ) در میان  دشت خاوه گسترده شده  بود .  در کناره جنوبی خاوه حاشیه دشت از تپه های  تیز  و رشته کوه های  موج مانندی  تشکیل  شده بود  که کمی  دورتر  از نظر  ناپدید می شدند . راه گذرگاه از مسیر شکافی سنگلاخی می گذرد .

همه این سلسله کوه ها  چون  موجی است  که ما از قسمت  آرام  آن  از طریق دشت نهاوند   پایین آمده بودیم و اینک بایستی از حاشیه تند  آن بگذریم و اینک در  خم  دره باریک مسیرمان  جلگه خاوه را در زیر پای خود  می دیدیم ، گویی  موجی زرد رنگ  است  که بر صخره های کوهستان  (گرین ) بوسه می زند . گله ها و چادر سیاه  ها به صورت  نقاطی  پراکنده  در پهنه دشت جای گرفته بودند  و  رودخانه ای که کناره اش پر از گیاه  بود  از غرب  به شرق  جاری ، در جنوب  خاوه ، شبانان  گله ها ی خود  را به سوی  تپه های کوچک حرکت   می دادند .  در مرکز دشت ، اراضی درو  نشده  غلات  و افرادی  که در حال  کشت و زرع  بودند ، در اطراف  روستاهای  کنار  کوه های  مجاور  دشت و تپه  های بازمانده از آثار  شهرهای کهن  به چشم می خوردند .

ما از کنار حاشیه جنوبی  منطقه خاوه  و از جنوب  ارتفاعات  بزرگ چغا حسین گذشتیم.

نسیم  فرحبخش دشت ها را  احساس می کردیم .

 هنگامی که وارد  ارتفاعات  شدیم به سوی مسیلی در وسط  دو رشته کوه کم ارتفاع  به راه افتادیم .

 اطاله کلام نمی دهیم تصویر سازی های بدیع خانم استارک را که نشانه طبیعت  بکر و کم نظیر  لرستان  است  و گویایی اوج  واقعیات  را به پایان می بریم و  دنباله بحث در حوزه  حفاظت محیط زیست  و گردشگری  را به فرصتی  دیگر  موکول  می کنیم .




برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 16 تير 1393برچسب:, | 13:16 | نویسنده : بابک الوندیان ، بهارک الوندیان |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.